حكایت نی
بشنو از نی چون حكایت میكند
از جداییها شكایت میكند
سخن را از نی باید شنید، از آن كس كه نیست؛ آن كس كه هست از هواهای خود
میگوید و حدیث نفس میكند و حكایت او شكایت از محرومیتها و ناكامیهای
خاكی اوست. یا حكایت توفیقات وهمی و خیالی كه او را معجب و مغرور میكند و
به جور و ستم وامیدارد.
اما آن كس كه بندبند وجودش را از هواهای خویش خالی كرده و چون نی لب خود بر
لب معشوق نهاده و دل به هوای او و نفس او سپرده است، حكایتی دیگر و شكایتی
دیگر دارد.
گر نبودی با لبش نی را سمر
نی جهان را پر نكردی از شر
انبیا از جنس نی بودند. چون به هوای دل خویش سخن نمیگفتند، چنان كه در قرآن در صفت رسول اكرم آمده است:
و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی»
او از هوای دل خویش سخن نمیگوید
و این (قرآن) نیست مگر آنچه به او وحی شده است.
بدین بیان، نی مقام انسان كامل یا كمال مرتبه انسانی است كه در آن مرتبه شخص هرچه گوید همان است كه معشوق در او دمیده و هرچه كند همان است كه فرمانش از معشوق رسیده است.
جملات دکتر شریعتی درباره عشق و دوست داشتن
نی ,كه ,حكایت ,میكند ,كس ,دل ,كس كه ,آن كس ,است كه ,دل خویش ,كه در
درباره این سایت